Quantcast
Channel: خاطرات دلتنگی
Viewing all articles
Browse latest Browse all 4

Article 0

$
0
0

خدایا این چه خوابی بود؟

درست شب چهلم من باید یه همچین خوابی ببینم؟

منی که این چند روز حسرت دیدن اونو تو خواب میکشیدم....!!!!!

اصلاً خواب بود یا واقعیت !!؟؟

هرچی که بود دیگه خوابو از سرم پروند.....

میخوام بگم چی خواب دیدم...

آخه میترسم دوباره خوابم ببره.....!!!!

خواب دیدم حمیدرضا برگشته...ولی خیلی ناراحت بود....

تموم حالتش مثل همین عکسش بود ولی با اخم بیشتر...!!!

میدونم که با ناراحتی پیش ما مونده بود...

یه جایی نشسته بود که همه دورو برش خواب بودن..

منم کنارش دراز کشیده بودم و حسابی تو چرت بودم...

مدام غر میزد و خیلی بهم ریخته بود ،

هنوز صداش توگوشمه :

" برا چی بمونم...؟؟؟ وقتی اینجا هیچکس منو تحویل نمیگیره دیگه برا چی بمونم !!!؟؟؟

حتی خود تو هم منو تحویل نمیگیری ! پس برا چی بمونم ؟؟ "

خدایا ما داریم چه کار میکنیم ؟

من که این مدت یه لحظه نبوده که به فکرش نباشم ، پس چرا اینجوری به من گفت ؟

خدایا کمکم کن تا تصمیم درست بگیرم...

ساعت 4:45صبح روز پنجشنبه 11/7/87


Viewing all articles
Browse latest Browse all 4

Latest Images

Trending Articles